معرفی امامزاده
دیگر بار سخنی از انسانی که نه به تعبیر شاعرانه ، بلکه به واقع قلم را یارای توصیف او نیست … . او که برتر از وصف ، برتر از اندیشه و والاتر از جوهر کلام بود، او که با شگفتی شکفت و با معیار دیگر زیست و به گونه ای دیگر ماند و با حالتی برتر رفت انسانی که شکوه و استواری کوه ، نرمخویی و زلالی آب ، خروشندگی صاعقه ، گرمی آفتاب ، گستردگی دریاها ، سادگی و صافی کویر و پاکی ملکوت خدا ، همه و همه را یکجا در وجود خویش داشت.
در سحرگاه دومین جمعه از ماه مبارک رمضان سال ۱۴۶ هجری در خانواده یکی از فرزندان برومند امام سجاد (ع) بنام حسین ، فرزندی دیده به جهان گشود که به تبرک نام جد بزرگوارش او را علی خواندند.
دوران حیات آن بزرگوار را می توان به دو بخش کلی تقسیم کرد:
الف) از بدو تولد تا سن ۶۳ سالگی
ب) از ۶۳ سالگی تا شهادت (۱۰۳ سالگی)
ازبخش اول دوران حیات آن حضرت اطلاع دقیقی در دسترس نیست. بنا به شواهد و قرائن ، احتمالاً این دوره در مدینه منوره و حجاز سپری شده است. عمر پر برکت و طولانی آن حضرت (قریب ۱۰۳ سال) این سعادت را نصیب ایشان کرد که حیاتش مصادف با دوران زندگی امامان معصوم (حضرت امام جعفر صادق (ع) تا امام حسن عسکری (ع)) باشد. مهاجرت آن حضرت به سمت ایران ، احتمالاً به تبعیت هجرت (امام رضا (ع)) بسوی ایران بوده است. با انجام این هجرت دومین دوره زندگی آن حضرت آغاز گردید.
لارستان در آن زمان تحت سلطه ادیان یهودی و زرتشتی قرار داشت. برخی از لارستانیها که آوازه اسلام را شنیده بودند نیز در مذهب حقه شیعه نبودند. لذا بر آن حضرت واجب شد که با سختی فراوان از حرم اجداد بزرگوارش دل کنده و جهت ارشاد مردم و ترویج تشیع رنج سفر را بر خود هموار نموده و با خیل عظیمی از یاران و همراهان از مدینه بسوی لار هجرت نماید.
گسترش تشیع در جنوب ایران از سواحل خلیج فارس تا اصفهان آن زمان ، به زحمات آن حضرت و یاران صدیقش وابسته است تا آنجا که علاوه بر یارانش ، شش فرزند ذکوری که از زهرا دختر عموی گرامی خود داشت بنام های حسین ، احمد ، علی ، موسی ، حمزه و محمد جهت ترویج تشیع به اطراف لار فرستاده که همگی در این راه جان خود را ازدست داده و به درجه رفیع شهادت رسیدند.
آن حضرت گذشته از شش فرزند پسر ، دو دختر به نامهای فاطمه و زینب نیز داشت. آن بزرگوار از چنان قدرت بیانی برخوردار بودند که با قوه استدلال و گفتگو حتی یهودیت که مظهر سرسختی و لجاجت اند ، تسلیم شده و به مذهب علوی گرویدند. لذا یکی از القاب ایشان معجزکلام بود. آن حضرت گذشته از تبلیغ دین ، به امر آبادانی و دنیوی مردم نیز می پرداختند و با جمع آوری جنس و زکات و سهم ایام که در اختیارشان بود ، علاوه بر دستگیری و کمک مستمندان و نیازمندان ، به آبادانی و عمران شهر و پیرامون آن پرداخت و بناهای زیادی از جمله: مساجد ، آب انبارها ، قنوات و … از خود به یادگار گذاشت.
آن حضرت درک کاملی از جمعه و جماعت داشته تا آنجا که در عین کهولت سن و با وجودی که از عمر با برکتش بیش از یک قرن سپری شده بود ، همواره رهبری جمعه و جماعت را بعهده داشته است.
بعد از اینکه آن حضرت ۴۰ سال در لار اقامت نمودند و زحمات و مشقات فراوانی را متحمل شدند ، در نماز صبح پنجم شوال سنه ۲۴۹ هجری قمری ، هنگامی که سر مبارکش از سجده دوم جهت سلام نماز برداشتند ، جلادی خون آشام شمشیر خود را از نیام بیرون کشیده و بر پیکر منور آن بزرگوار وارد ساخته و همچون جد بزرگوارش مولا علی (ع) در محراب عبادت به فیض شهادت نائل آمدند.
پیکر مطهر آن عزیز با عزت و احترام خارج از وصفی در کنار کوه اژدها پیکر ، در مسجدی که در محراب آن به لقاء معبود شتافته بود ، دفن شد. آن شخصیت بزرگ بیش از یک قرن به اسلام و مسلمین خدمت نمود و تشیع شدن ناحیه جنوب کشور بویژه از سواحل خلیج فارس تا نواحی اصفهان ، مرهون زحمات آن مولا و یارانش است. لذا بر ما واجب است که همواره نام و یاد آن حضرت را در خاطره ها زنده نگهداریم و در جهت تکریم آن حضرت از هیچ کوششی دریغ نکنیم.
نوشتار فوق کلاً برگرفته از سنگ نوشته ای است که بطور معجزه آسا در هنگام بازسازی حرم مطهر آن حضرت در روز دوشنبه ۲۰ بهمن ماه ۱۳۷۶ ، مطابق ۱۷ شوال المکرم ۱۴۱۸ هجری قمری کشف شد. این سنگ نوشته به ابعاد ۱۲۰*۴۰*۱۰ می باشد. روی آن چهارده بیت شعر نوشته شده و دور تا دور آن از ضخامت نیز به نثر اطلاعاتی درباره آن حضرت نوشته شده است. تاریخ این سنگ نوشته ۹۷۲ هجری قمری است و شاعر اشعار ، سیدمعین الدین بوده است. همچنین ذکر شده که اصل مطالب از سنگ نوشته ای دیگر که اشعار روی آن عربی و در وصف آن حضرت بوده ، برگرفته شده است. حال این سنگ نوشته کجاست ، الله اعلم.
بعد از شهادت امام زاده اعظم (حضرت میر علی بن الحسین (ع)) در سال ۲۴۹ هجری قمری ، آرامگاه آن بزرزگوار محل زیارت شیفتگان اهل بیت و محفلی جهت آرامش و تمکین روحی و روانی مردم بود و به پاس خدمات آن مولا به شریعت ، مردم قدرشناس لار ، قبه و بارگاهی برای آن حضرت ساختند.
قداست (حضرت میر علی بن الحسین (ع)) برای مردم منطقه بسیار زیاد بوده و پیر و جوان ، ارباب و رعیت ، تاجر و فقیر ، همه و همه وظیفه خود می دانند که حرمت حریم آستان آن حضرت را نگه دارند. به گونه ای که ، اگر به هر علت مظلومی پیدا شود که نمی تواند داد خود را بستاند با بست نشستن در آستان آن حضرت ، به هدف خود می رسد ، چراکه به احترام صاحب قبر شریف ، همه وظیفه خود می دانند که در پیگیری کار او بکوشند و تا حل مشکل دست بردار نباشند.
شرایط اقلیمی نه چندان مناسب ، خشکسالیهای مکرری را همواره برای لارستان به ارمغان داشته ، هنوز پیرمردانی در قید حیاتند که خاطراتی خوش از خواندن نماز باران و دعا در صحن مبارک این امامزاده جلیل القدر دارند که خیلی زود مستجاب و زمین خشک لارستان از باران رحمت الهی سیراب می شد.
وضعیت بهداشتی و تغذیه نامناسب ، شرایط شیوع بیماری های فراگیر همچون: وبا، حصبه، طاعون و… را هموار می کرده و مردم منطقه راهی جز شفیع قرار دادن آن حضرت به پیشگاه خداوند جهت رفع این بلایا نمی دانستند و واقعاً حاجت روا شده و شفا یافته اند.
با توجه به موقعیت جغرافیایی شهر لار و زلزله خیز بودن منطقه ، همواره شهر مورد تهاجم بلایای طبیعی و انسانی قرار گرفته و تخریب و بازسازی شده است. در این بین مرقد مطهر میر علی بن الحسین (ع) نیز از این مصایب مستثنی نبوده است. از بازسازی های مکرر صحن و بارگاه آن حضرت اطلاع دقیقی در دست نیست ، اما بنا به سنگ نوشته ای که در بالای سر مرقد مطهر نصب شده بود که عیناً در بخش اشعار ذکر می گردد. در سال ۱۰۷۲ هجری قمری توسط محمدعلی بیگ گنبد و بارگاه یک تعمیر کلی شده است و با گذشت زمان و طی زلزله های مخرب ، گنبد مرتفع و بیضی شکل این بارگاه شکافهایی یافته بود که چهار شکاف آن کاملاً واضح بوده است و این مسئله همچنان باقی بود تا اینکه قریب ۶۰ سال قبل در طی یک حادثه اتفاقی فردی بنام طالبان از متمکنین لاری با اصابت گلوله شدیداً مجروح می گردد و با توجه به امکانات بسیار محدود پزشکی آن زمان و شدت جراحت ، احتمال زنده ماندنش کم بوده است ولی با توسل به امامزاده معجزه وار شفا یافت. لذا بر خود واجب دانست که به تعمیر گنبد آن حضرت همت گمارد. قضیه چگونگی تخریب و نحوه تعمیر و کراماتی که در این بین معماران ، استادان، کارگران و مردم دیده و شنیده اند شرحی است طولانی که در این مختصر نگنجد و به مجالی دیگر بسپاریم.
از سال ۱۳۶۳ هجری شمسی با طراحی خیابان امامزاده توسط شهردار وقت لار، قضیه ی بازسازی امامزاده مجدداً مطرح شد که هزینه ی آن توسط خیرین و بودجه خود امامزاده تأمین و تعمیراتی به صورت پراکنده و مختصر انجام گرفت و با همت خیراندیش معروف لاری ، مرحوم حاج محمد جانشاه که خود در صحن مقدس امامزاده مدفون است و سعی و تلاش ورثه ی محترم ایشان علی الخصوص مرحوم حاج ماندن استوار و جناب آقای رضا استوار با خرید اراضی و منازل پیرامون ، با طرحی زیبا و چشم نواز بازسازی کامل انجام گرفت که فاز اوّل آن در سال ۱۳۸۲ به اتمام رسید.
دوران حیات آن بزرگوار را می توان به دو بخش کلی تقسیم کرد:
الف) از بدو تولد تا سن ۶۳ سالگی
ب) از ۶۳ سالگی تا شهادت (۱۰۳ سالگی)
ازبخش اول دوران حیات آن حضرت اطلاع دقیقی در دسترس نیست. بنا به شواهد و قرائن ، احتمالاً این دوره در مدینه منوره و حجاز سپری شده است. عمر پر برکت و طولانی آن حضرت (قریب ۱۰۳ سال) این سعادت را نصیب ایشان کرد که حیاتش مصادف با دوران زندگی امامان معصوم (حضرت امام جعفر صادق (ع) تا امام حسن عسکری (ع)) باشد. مهاجرت آن حضرت به سمت ایران ، احتمالاً به تبعیت هجرت (امام رضا (ع)) بسوی ایران بوده است. با انجام این هجرت دومین دوره زندگی آن حضرت آغاز گردید.
لارستان در آن زمان تحت سلطه ادیان یهودی و زرتشتی قرار داشت. برخی از لارستانیها که آوازه اسلام را شنیده بودند نیز در مذهب حقه شیعه نبودند. لذا بر آن حضرت واجب شد که با سختی فراوان از حرم اجداد بزرگوارش دل کنده و جهت ارشاد مردم و ترویج تشیع رنج سفر را بر خود هموار نموده و با خیل عظیمی از یاران و همراهان از مدینه بسوی لار هجرت نماید.
گسترش تشیع در جنوب ایران از سواحل خلیج فارس تا اصفهان آن زمان ، به زحمات آن حضرت و یاران صدیقش وابسته است تا آنجا که علاوه بر یارانش ، شش فرزند ذکوری که از زهرا دختر عموی گرامی خود داشت بنام های حسین ، احمد ، علی ، موسی ، حمزه و محمد جهت ترویج تشیع به اطراف لار فرستاده که همگی در این راه جان خود را ازدست داده و به درجه رفیع شهادت رسیدند.
آن حضرت گذشته از شش فرزند پسر ، دو دختر به نامهای فاطمه و زینب نیز داشت. آن بزرگوار از چنان قدرت بیانی برخوردار بودند که با قوه استدلال و گفتگو حتی یهودیت که مظهر سرسختی و لجاجت اند ، تسلیم شده و به مذهب علوی گرویدند. لذا یکی از القاب ایشان معجزکلام بود. آن حضرت گذشته از تبلیغ دین ، به امر آبادانی و دنیوی مردم نیز می پرداختند و با جمع آوری جنس و زکات و سهم ایام که در اختیارشان بود ، علاوه بر دستگیری و کمک مستمندان و نیازمندان ، به آبادانی و عمران شهر و پیرامون آن پرداخت و بناهای زیادی از جمله: مساجد ، آب انبارها ، قنوات و … از خود به یادگار گذاشت.
آن حضرت درک کاملی از جمعه و جماعت داشته تا آنجا که در عین کهولت سن و با وجودی که از عمر با برکتش بیش از یک قرن سپری شده بود ، همواره رهبری جمعه و جماعت را بعهده داشته است.
بعد از اینکه آن حضرت ۴۰ سال در لار اقامت نمودند و زحمات و مشقات فراوانی را متحمل شدند ، در نماز صبح پنجم شوال سنه ۲۴۹ هجری قمری ، هنگامی که سر مبارکش از سجده دوم جهت سلام نماز برداشتند ، جلادی خون آشام شمشیر خود را از نیام بیرون کشیده و بر پیکر منور آن بزرگوار وارد ساخته و همچون جد بزرگوارش مولا علی (ع) در محراب عبادت به فیض شهادت نائل آمدند.
پیکر مطهر آن عزیز با عزت و احترام خارج از وصفی در کنار کوه اژدها پیکر ، در مسجدی که در محراب آن به لقاء معبود شتافته بود ، دفن شد. آن شخصیت بزرگ بیش از یک قرن به اسلام و مسلمین خدمت نمود و تشیع شدن ناحیه جنوب کشور بویژه از سواحل خلیج فارس تا نواحی اصفهان ، مرهون زحمات آن مولا و یارانش است. لذا بر ما واجب است که همواره نام و یاد آن حضرت را در خاطره ها زنده نگهداریم و در جهت تکریم آن حضرت از هیچ کوششی دریغ نکنیم.
نوشتار فوق کلاً برگرفته از سنگ نوشته ای است که بطور معجزه آسا در هنگام بازسازی حرم مطهر آن حضرت در روز دوشنبه ۲۰ بهمن ماه ۱۳۷۶ ، مطابق ۱۷ شوال المکرم ۱۴۱۸ هجری قمری کشف شد. این سنگ نوشته به ابعاد ۱۲۰*۴۰*۱۰ می باشد. روی آن چهارده بیت شعر نوشته شده و دور تا دور آن از ضخامت نیز به نثر اطلاعاتی درباره آن حضرت نوشته شده است. تاریخ این سنگ نوشته ۹۷۲ هجری قمری است و شاعر اشعار ، سیدمعین الدین بوده است. همچنین ذکر شده که اصل مطالب از سنگ نوشته ای دیگر که اشعار روی آن عربی و در وصف آن حضرت بوده ، برگرفته شده است. حال این سنگ نوشته کجاست ، الله اعلم.
بعد از شهادت امام زاده اعظم (حضرت میر علی بن الحسین (ع)) در سال ۲۴۹ هجری قمری ، آرامگاه آن بزرزگوار محل زیارت شیفتگان اهل بیت و محفلی جهت آرامش و تمکین روحی و روانی مردم بود و به پاس خدمات آن مولا به شریعت ، مردم قدرشناس لار ، قبه و بارگاهی برای آن حضرت ساختند.
قداست (حضرت میر علی بن الحسین (ع)) برای مردم منطقه بسیار زیاد بوده و پیر و جوان ، ارباب و رعیت ، تاجر و فقیر ، همه و همه وظیفه خود می دانند که حرمت حریم آستان آن حضرت را نگه دارند. به گونه ای که ، اگر به هر علت مظلومی پیدا شود که نمی تواند داد خود را بستاند با بست نشستن در آستان آن حضرت ، به هدف خود می رسد ، چراکه به احترام صاحب قبر شریف ، همه وظیفه خود می دانند که در پیگیری کار او بکوشند و تا حل مشکل دست بردار نباشند.
شرایط اقلیمی نه چندان مناسب ، خشکسالیهای مکرری را همواره برای لارستان به ارمغان داشته ، هنوز پیرمردانی در قید حیاتند که خاطراتی خوش از خواندن نماز باران و دعا در صحن مبارک این امامزاده جلیل القدر دارند که خیلی زود مستجاب و زمین خشک لارستان از باران رحمت الهی سیراب می شد.
وضعیت بهداشتی و تغذیه نامناسب ، شرایط شیوع بیماری های فراگیر همچون: وبا، حصبه، طاعون و… را هموار می کرده و مردم منطقه راهی جز شفیع قرار دادن آن حضرت به پیشگاه خداوند جهت رفع این بلایا نمی دانستند و واقعاً حاجت روا شده و شفا یافته اند.
با توجه به موقعیت جغرافیایی شهر لار و زلزله خیز بودن منطقه ، همواره شهر مورد تهاجم بلایای طبیعی و انسانی قرار گرفته و تخریب و بازسازی شده است. در این بین مرقد مطهر میر علی بن الحسین (ع) نیز از این مصایب مستثنی نبوده است. از بازسازی های مکرر صحن و بارگاه آن حضرت اطلاع دقیقی در دست نیست ، اما بنا به سنگ نوشته ای که در بالای سر مرقد مطهر نصب شده بود که عیناً در بخش اشعار ذکر می گردد. در سال ۱۰۷۲ هجری قمری توسط محمدعلی بیگ گنبد و بارگاه یک تعمیر کلی شده است و با گذشت زمان و طی زلزله های مخرب ، گنبد مرتفع و بیضی شکل این بارگاه شکافهایی یافته بود که چهار شکاف آن کاملاً واضح بوده است و این مسئله همچنان باقی بود تا اینکه قریب ۶۰ سال قبل در طی یک حادثه اتفاقی فردی بنام طالبان از متمکنین لاری با اصابت گلوله شدیداً مجروح می گردد و با توجه به امکانات بسیار محدود پزشکی آن زمان و شدت جراحت ، احتمال زنده ماندنش کم بوده است ولی با توسل به امامزاده معجزه وار شفا یافت. لذا بر خود واجب دانست که به تعمیر گنبد آن حضرت همت گمارد. قضیه چگونگی تخریب و نحوه تعمیر و کراماتی که در این بین معماران ، استادان، کارگران و مردم دیده و شنیده اند شرحی است طولانی که در این مختصر نگنجد و به مجالی دیگر بسپاریم.
از سال ۱۳۶۳ هجری شمسی با طراحی خیابان امامزاده توسط شهردار وقت لار، قضیه ی بازسازی امامزاده مجدداً مطرح شد که هزینه ی آن توسط خیرین و بودجه خود امامزاده تأمین و تعمیراتی به صورت پراکنده و مختصر انجام گرفت و با همت خیراندیش معروف لاری ، مرحوم حاج محمد جانشاه که خود در صحن مقدس امامزاده مدفون است و سعی و تلاش ورثه ی محترم ایشان علی الخصوص مرحوم حاج ماندن استوار و جناب آقای رضا استوار با خرید اراضی و منازل پیرامون ، با طرحی زیبا و چشم نواز بازسازی کامل انجام گرفت که فاز اوّل آن در سال ۱۳۸۲ به اتمام رسید.
منبع
امامزاده لار در شهرستان لار در جنوب استان فارس کشور ایران واقع شدهاست.[۱] امامزاده لار مشهور به امامزاده گنبد سبز مقبره امامزاده علی بن حسین بن سجاد بن حسین بن علی بن ابیطالب است که در شهرستان لار واقع شدهاست. در سال ۱۰۷۲ﻫ.ق آرامگاه این امامزاده توسط محمدعلی بیگ ذوالقدر تعمیر گردید. بر فراز این مقبره بر روی کتیبهای سنگی این اشعار نگاشته شدهاست[۲]
به عهد شهنشاه صاحب قران
خور گیتی افروز برج امامت
سلیمان که برج هنر مهر کیوان
بود از غلامیش نور علامت
گران مایه گوهر محمدعلی بیگ
نهال ریاض جلال و فخامت
بشد رهنما نور توفیق یاری
به تأسیس این بقعه تا در قیامت
بود شافعش مصطفی در مقامی
که لرزند خاصان ز هول قیامت
علی حسین بن سجاد گردد
وسیله که باشد به خلد اقامت
پی سال تاریخ روشن ضمیری
بگفتا بود درّ درج کرامت
بر روی در و معجر چوبی امامزاده که توسط عدهای از مردم بلوک جویم لار ساخته شده بود، نام امامزاده و تاریخ ساختن آرامگاه با مرکب و با خط نستعلیق عالی و درشت نوشته شده بود که هم اینک از بین رفتهاست.
منابع
تاریخ لارستان، سید علاءالدین مورخ لاری، تصحیح و تحشیه محمدباقر وثوقی، انجمن لارشناسی، راهگشا، شیراز، ۱۳۷۱، ص ۱۳۹
به سال (۱۰۷۲ ﻫ.ق)
صفحات: 1· 2