- تشبیه شیعیان با یهود از سوی ابنتیمیه؛ ابنتیمیه، بنیانگذار وهّابیت در تهمتی بزرگ و آشکار میان شیعه و یهود چنین مقایسه نموده است: «شیعیان، از روی میل و رغبت به اسلام رو نیاوردهاند، بلکه هدف شیعیان از مسلمان شدن، نابود کردن اسلام بوده است.» «شیعیان، همچون یهودیان برای زنان خود عدّه نگه نمیدارند و همانگونه که یهود اموال دیگران را بر خود حلال میشمارند آنان نیز اموال دیگران را برای خود مباح میدانند.» «همانگونه که یهود معتقد است جهاد در راه خدا معنایی ندارد مگر زمانی که مسیح، دجّال را خارج سازد و شمشیر از آسمان فرود آید، شیعیان هم میگویند: جهاد در راه خدا وجود ندارد مگر زمانی که مهدی خروج کرده و منادی از آسمان ندا دهد.» «یهودیان، نماز را تا زمانی که ستارگان مخفی شوند به تأخیر میاندازند؛ شیعیان نیز نماز مغرب را تا همان وقت به تأخیر میاندازند.» «همانگونه که یهودیان، منحرف از قبله نماز میخوانند؛ شیعیان نیز به همان شکل نماز میخوانند.» «یهودیان، نماز را خمیده میخوانند؛ شیعیان نیز به همین شکل نماز میخوانند.» «یهودیان، لباسهای خود را در نماز میاندازند؛ شیعیان نیز به همین شکل نماز میخوانند.» «همانگونه که یهود، تورات را تحریف نموده، شیعه نیز قرآن را تحریف کرده است.» «یهود میگوید: خداوند پنجاه رکعت نماز بر ما واجب نموده؛ شیعه نیز بر همین عقیده است.» «یهود، از روی اخلاص و به معنای واقعی به دیگران سلام نمیکنند و میگویند: «سام علیکم» یعنی، مرگ بر شما؛ شیعیان نیز به همین شکل سلام میکنند.» «یهود، مارماهی و خرگوش نمیخورد؛ شیعه هم این حیوانات را نمیخورد.» یهود، مسح کردن به روی کفش را جایز نمیداند؛ شیعه هم بر همین عقیده است.» «یهود، مال و اموال تمام مردم را برای خود مباح میداند؛ شیعه نیز تمام اموال اهلسنت را برای خود مباح میداند.» «یهود، در نماز بر گیسوان خود سجده میکند؛ شیعه نیز به همین شکل سجده میکند.» «یهود، سجده نمیکند مگر آن که قبل از سجده چندین بار سر را شبیه به تعظیم پایین آورد؛ شیعه نیز به همین شکل سجده میکند. یهود، بغض جبرئیل را به دل داشته و میگوید: در بین ملائکه، جبرئیل دشمن ما یهودیان است؛ شیعه نیز میگوید: جبرئیل در نزول وحی بر پیامبر دچار اشتباه شده است.» «شیعیان با مسیحیان نیز شباهتهایی دارند مانند این که مسیحیان برای زنانشان مهریه و صداقی قرار نداده و بدون مهریه از آنها لذّت جنسی میبرند؛ شیعیان نیز ازدواج موقّت کرده و از آنها لذت جنسی برده و این کار را برای خود حلال میدانند.» وی در اهانت آشکار دیگری نسبت به شیعیان، میگوید: «در صورتی که شیعه را در زمره چرندگان بدانیم باید آنها را الاغ و اگر در زمره پرندگان بدانیم بهتر است مرغ نجاستخوار بدانیم.»[1] همو در سخنانی دیگر درباره شیعیان میگوید: «رافضه (شیعیان) بدترین طائفهای هستند که به کعبه و قبله منسوبند.»[2] شگفت انگیزتر آن که وی هر مسلمان غیر وهّابی (اعم از شیعه و سنّی) را کافر و قتل وی را لازم و چنین میگوید: «هر کس نزد قبر پیامبر و یا شخص صالحی رفته و از او کمک و یا حاجت بخواهد باید او را توبه داد و در صورتی که توبه نکند کشته میشود.»[3]
- تکفیر شیعیان و تمامی مسلمانان از سوی محمد بن عبد الوهاب؛ محمد بن عبد الوهاب، ناشر اندیشههای ابنتیمیه میگوید: «کسانی که ملائکه، پیامبران و اولیای الهی را واسطه قرار داده و به واسطه آنها به خداوند تقرّب میجویند، خونشان حلال و قتلشان جایز میباشد.»[4]
- اتهام به شیعیان در ازدواج با مادران خویش از سوی مفتی وهّابی؛ یکی از نویسندگان مصری، ابراهیم سلیمان جبهان که افکار وهابی در سر دارد، گفته است: «شیعیان، ازدواج با مادر را نیکی به پدر و مادر و از بزرگترین وسیلههای تقرّب به خداوند متعال میدانند.»[5]
- دشمنی با انقلاب اسلامی ایران؛ نویسنده مصری، دکتر عبدالله محمّد غریب، در کتاب «و جاء دور المجوس» که کینه و نفرت نسبت به شیعه از نام این کتاب به خوبی آشکار است، مینویسد: «نهضت امام خمینی، نهضتی اسلامی ـ محمدی ـ نبوده، بلکه نهضتی، مجوسی ـ عجمی ـ کسروی بوده است… ما خطر حاکمان تهران را برای اسلام، از خطر یهود، بیشتر دانسته و از آنان امید هیچ خیری نداریم؛ چرا که آنان به زودی با یهود، همدست شده و به جنگ مسلمانان خواهند آمد!»[6]
نتیجه اینکه اگر بنا باشد علّت و انگیزه بیان اینگونه سخنان بیمحتوا علیه شیعه که از روند رو به رشدی نیز برخوردار بوده را ریشهیابی کنیم، میتوان گفت مخالفان مکتب اهلبیت (علیهم السّلام) هرگز تصوّر نمیکردند که ملّت ایران بتوانند با پشتوانه فرهنگ غنی شیعه، اینگونه به صحنه آمده و با دست خالی و قلبی آکنده از ایمان و عشق به اسلام و اهلبیت (علیهم السّلام)، طومار حکومت تا دندان مسلّحی را که از هر سو مورد حمایتهای بیدریغ شرق و غرب قرار میگرفت، برای همیشه در هم پیچیده و حکومتی بر پایه فقه شیعه که برگرفته از معارف اهلبیت (علیهم السّلام) میباشد، تأسیس نمایند.
پینوشت:
[1]. منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه، دار النشر، لبنان، ج 1، ص 55.
[2]. کتب و رسائل و فتاوی شیخ الاسلام ابنتیمیه، ابنتیمیه، دار النشر، لبنان، ج 28، ص 638.
[3]. زیارة القبور و الاستنجاد بالمقبور، ابنتیمیه، دار الکتب العلمیة، بیروت، ص 156.
[4]. کشف الشبهات، محمد عبد الوهاب، دار القلم، بیروت، ج 6، ص 115..
[5]. تبدید الظلام، ابراهیم سلیمان جبهان، مکتبة الحرمین، ریاض، ص 222.
[6]. جاء دور المجوس، دکتر عبدالله محمد غریب، قاهره، ج 1، الابعاد التاریخیه و العقائدیه و السیاسیه للثوره الایرانیه، ص 357 و 374.
صفحات: 1· 2