ادامه پاسخ به نگاه قران به مخالفين
«اتمام حجت»
اصل بعدی، «اتمام حجت» است. خدای متعال حجتش را از راه های مختلف مانند رسول ظاهری (پیامبران) و رسول باطنی (عقل) بر بشر تمام می کند؛ آیات سوره مبارکه ملک، چقدر زیبا و دلنشین است و این معنا را چقدر خوب توضیح می دهد:
تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أُلْقِيَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذيرٌ
قالُوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ في ضَلالٍ كَبيرٍ
وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في أَصْحابِ السَّعيرِ (ملک/8تا10)
وقتی کافران گروه گروه در [آتش سوزان و وحشتناک] دوزخ انداخته می شوند، فرشتگان عذاب آنها را خطاب می کنند: «مگر هشداردهنده ای برایتان نیامد؟» آنها پاسخ می دهند: آری، آمد ولی ما آنها را تکذیب کردیم و گفتیم: خدا هیچ چیزی نازل نکرده و شما در گمراهی بزرگی به سر می برید! [دوزخیان در ادامه] می گویند: اگر ما [سخن رسولان و انذارکنندگان] را می شنیدیم یا [در عاقبت کار] اندیشه می کردیم، هرگز از گروه دوزخیان نبودیم!
این سخن آخر دوزخیان بیانگر اینست که خدای متعال از دو راه، حجت را بر مردم تمام می کند: اول از راه رسولان و پیامبران (که حجت های ظاهری و آشکار هستند) و دوم از راه عقل (که حجت باطنی و درونی همه انسان هاست).
این روایت هم در واقع برگرفته از بیان رسای آیات کریمه سوره مبارکه ملک است:
«…يَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ…» (کافی، ج 1، ص 16 ، روایت شماره 12)
…ای هشام! خداوند بر مردم دو حجت دارد: حجتی که ظاهر و آشکار است و حجتی که پنهان است. حجت ظاهر، پیامبران و امامان اند و حجت باطن، عقل هاست…