پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله شبهاتی که مبلّغان فرقهی بهائیت پیرامون خاتمیت پیامبر اسلام مطرح میکنند؛ تنافی آمدن حضرت مسیح (علیهالسلام) به همراه حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، با مسألهی خاتمیت است. به این بیان که چگونه شما ادعا میکنید که پیامبر اسلام، خاتم النبیین است، در حالی که خود اِقرار دارید بعد از او و هنگام ظهور حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، حضرت مسیح (علیهالسلام) به همراه او خواهد آمد!
مبلّغ بهائی جناب گلپایگانی، در این رابطه میگوید: «این باور (خاتمیت)، با یکی از باورهایی که مسلمانان بدان معتقدند، منافات دارد و آن، آمدن حضرت عیسی (علیهالسلام) از پیامبران الوالعزم است. پس لابد منظور از خاتمیت، معنای دیگری (غیر از ختم رسالت) است».[1] در پاسخ به این شبهه، اینگونه پاسخ میدهیم.
اولاً: بر فرض که ادعای شما صحیح باشد و آمدن حضرت عیسی (علیهالسلام) به همراه امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، با خاتمیت حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، منافات داشته باشد. این تناقض میان نصّ آیات قرآن و روایات است؛ چرا که آیات قرآن، بر خاتمیت پیامبر اسلام گواهی میدهند [2] و روایات (به ادعای شما) بر خلافش، در این هنگام (هنگام تعارض میان آیات و روایات)، آیات قرآن (که بر خاتمیت پیامبر اسلام تصریح دارند)، حاکم و مقدم بر روایات هستند.
ثانیاً: ما معتقدیم که آمدن حضرت مسیح (علیهالسلام) به همراه امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، هیچگونه تعارضی با خاتمیت پیامبر اسلام ندارد؛ چرا که آمدن حضرت عیسی (علیهالسلام) در آخرالزمان، به عنوان پیامبری جدید با دینی جدید نخواهد بود که با خاتمیت پیامبر اسلام در تعارض باشد. بلکه بر اساس همان روایاتی که بهائیان بدان استناد میکنند؛ حضرت عیسی (علیهالسلام) به عنوان یار و اصحاب حضرت مهدی (عجّلالله) میآید و پشت سر ایشان نماز میگذارد و به یاری ایشان میپردازد؛ همچنان که پیامبر گرامی اسلام فرمودند: «يَنْزِلُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ فَيَقُولُ أَمِيرُهُمْ الْمَهْدِيُّ تَعَالَ صَلِّ بِنَا، فَيَقُولُ أَلَا إِنَّ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ أُمَرَاءُ تَكْرِمَةً مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِهَذِهِ الْأُمَّة.[3] مسیح میآید و در آن هنگام سالار آنان امام زمان میگوید: بیا برای ما نماز بگذار، تا به تو اقتدا کنیم. آن حضرت میگوید: خداوند والا، از باب گرامیداشت این امت، برخی از شما (یعنی ولی عصر) را بر دیگران بزرگ و سالار قرار داده است».
بنابراین، حضرت عیسی (علیهالسلام)، دین جدیدی نخواهد آورد و در مقام نبوت و آورندهی وحی نیز نخواهد بود. بلکه تنها، حضرت عیسی (علیهالسلام) به امام عصر اقتدا میکند و با دیدن این منظره، بیشتر اهل کتاب، به پیروی آن حضرت، به دین حق بینا میشوند و به امام زمان (عجّل الله تعالي فرجه الشريف) اقتدا کرده و نماز میگذارند.[4]
در نتیجه آنچه مورد نفی قرآن است، آمدن پیامبر یا پیامبرانی با دین، وحی و شریعت جدید است؛ نه آنکه پیامبری پشت سر امام و رهبر اسلام بیاید و مروج دین او باشد.
پینوشت:
[1]. ر.ک: ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، نسخه الکترونیکی، ص 197.
[2]. نظیر آیهی 40 سوره احزاب.
[3]. شیخ حر عاملی، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، اعلمی، بیروت، 1425ق، ج5، ص227.
[4]. عبدالله جوادی آملی، امام مهدی موجود موعود، نشراسراء، قم،1390، ص239.