با اين رويكرد، آنها همة همّ خود را مصروف در هم شكستن اتّحاد مسلمانان، نفوذ در ميان آنان و فاسد كردن مناسبات و معاملاتشان كردند.
تاريخ دسيسة غرب صليبي و متّحد صهيونيست آن، عليه اسلام و مسلمانان، دفتر قطوري است كه متأسّفانه از چشم مسلمانان دور مانده. برخي از عناوين اين دفتر عبارتند از:
ايجاد تفرقه و نزاع مذهبي؛
جاسوسان انگليسي، طيّ دو قرن گذشته نقش مهمّي در ايجاد جنگهاي فرقهاي داشتهاند.
ترويج فرهنگ غربي از راههاي مختلف؛
راهاندازي مدارس و نشر تعاليم اروپايي ميان مسلمانان، جلوه دادن شيوة زندگي اروپايي به وسيلة آثار سينمايي، ترجمة كتب، نشريات، روزنامهها و اعطاي بورسيه به دانشجويان مسلمان، تنها بخش كوچكي از اين جريان را به خود اختصاص ميدهد.
ترويج مفاسد اخلاقي از طريق اشاعة قمار، شرب خمر و … ؛
كاردينال لافيگري، يكي از مبلّغان مسيحي اعتراف ميكند كه اسلام، محكمترين ديني است كه زير بار اسارت نميرود و آرزو ميكند كه روزي، همة مسلمانان، مسيحي شوند.3
حمله به اسلام و شخصيّتهاي ديني و مذهبي مسلمانان به ويژه حضرت ختمي مرتبت، محمّد بن عبدالله(ص)؛
وارونه جلوه دادن حقايق ديني اسلام و سيره و سنّت مسلمانان نزد ساكنان غرب، كشتار خاموش علما و سخنوران مسلمان به انحاي مختلف و … تنها نمونههاي بارزي از اين توطئة كثيف عليه جهان اسلام بوده است.
راهاندازي فرقة وهّابيت در قطب و مركز سكونت اهل سنّت؛
تأسيس فرقة بهائيّت در قطب و مركز سكونت شيعيان؛
تأسيس فرقة وهّابيت در كشور «عربستان»، در نيمة اوّل 12 ق. و در كنار آن راهاندازي فرقة بهائيّت در ايران، در نيمة دوم قرن 13 ق. نطفة بزرگترين اختلاف و درگيري و در نتيجه منفذ مجراي تخلية همة قواي مسلمانان منطقه را در خود داشت.
در «شبه قارة هند» نيز در نيمة اوّل قرن 13ق. فرقة شيخيه پا به عرصه نهاد.
اين جريان مرهون عواملي، چون دسيسة استعمارگران از يك سو و خودفروختگي، جهالت و خيانت عوامل مسلمان از ديگر سو بود. اين دو، از بيخبري و غفلت جماعتي از مسلمانان مستضعف نيز حدّاكثر بهرهبرداري را كردند.
اين سه انحراف فرقهاي بزرگ در درون اين جغرافياي اسلامي اتّفاق افتاد؛ ليكن به دليل داشتن خاستگاه و رويكردي خارجي، امكان بسياري براي نابودي فرهنگي و مذهبي اين منطقه و در پي آن ثروتهاي مادّي مردم به همراه داشت.