گفتار دوم: پیامدهای گسترش فرقه ضاله وهابیت در محیط امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
مهم ترین پیامدهای امنیتی سیاسی گسترش فرقه ضاله وهابیت از رویکرد امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران عبارتند از:
1. یارگیری نهادهای جاسوسی مخالف نظام از پیروان فرقه ضاله وهابیت
نگاه سطحی به دورنمای آسیب های نرم افزاری ناشی از تحرکات وهابیون در ایران می تواند این فرقه ضاله را به گروه فشار یا ابزار جاسوسی برخی کشورهای منطقه تبدیل کند، که بایسته است مورد توجه نهادهای اطلاعاتی امنیتی قرار گیرد، بویژه اینکه، یکی از اهداف راهبردی حامیان این فرقه تأسیس یا نفوذ بر مدارس مذهبی اهل سنت، بویژه در استان های مرزی در جهت ترویج عقاید ضد شیعی است. به عنوان مثال، سازمان اطلاعات و امنیت رژیم صهیونیستی (موساد) با احداث و راه اندازی یک مرکز آموزشی در حوالی شهر چمن افغانستان، نیروهای مخالف جمهوری اسلامی ایران را آموزش می دهند که برخی اعضای آن از وهابیون و سپاه صحابه هستند که دارای اندیشه های افراطی ضد شیعی می باشند.
یکی دیگر از تدابیر مدیریت امنیت نرم افزاری در حوزه تهدیدهای فرقه ای، آسیب شناسی گسترش تفکرات وهابیت و تأثیر آن بر شکل گیری سازمان های تروریستی واقع در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران است.
جهت گیری و مرامنامه عقیدتی سیاسی اکثر سازمان های تروریستی مستقر در شرق ایران مبین تأثیرپذیری بالای آنها از بنیان های نظری وهابیت است.
2. افزایش پتانسیل شکل گیری گروهک های تروریستی ضد شیعی نزدیک به فرقه وهابیت
برخی سازمان های تروریستی ضد شیعی، بویژه در پاکستان، بخش مهمی از نیروهای خود را از «مدارس مذهبی اسلامی»(4) پاکستان و جهادگران سایر کشورها جذب می کند، که براساس «قانون شریعت»(5) توسط لشگر طیبه (جماعة الاسلامیه) پایه گذاری شده اند، که که با گذشت زمان، نقش وهابیون سلفی عربستان و امارات بر این مدارس و نیز نفوذ آنها میان برخی شاخه های القاعده؛ مانند جندالشیطان (گروه تروریستی عبدالمالک ریگی) در حال افزایش است. این مدارس بیشتر در «مناطق قبیله ای» بویژه سه استان وزیرستان، بلوچستان و سرحدات پیشاور متمرکزند و طلاب های خود را بیشتر از ملیت های ازبک، تاجیک، چچن و عرب گزینش می کنند که این افراد در بازگشت به کشورهای خود در آسیای میانه، به سر و جان فرقه ضاله وهابیت تبدیل شوند.
وهابیون امارات و عربستان با سرمایه گذاری بر مدارس مذهبی اهل سنت پاکستان و ترویج تفکرات وهابیت می توانند در آینده، زمینه ایجاد و افزایش سازمان های مسلحانه فرقه ای را بوجود آورند، که با توجه به پارادوکس عقیدتی سیاسی آنان با حکومت شیعی جمهوری اسلامی ایران می تواند زمینه شکل گیری برخی تهدیدهای نرم در حوزه اندیشه را فراهم آید.
3. تضعیف وحدت ملی
با توجه به نقش مذهب به عنوان یکی از ریشه های وحدت ملی، متولیان امر بایستی تهدیدهای نرم ناشی از فعالیت های تبلیغاتی فرقه های ضاله، بویژه وهابیت در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران را در قالب مدیریت استراتژیک امنیت ملی آسیب شناسی کنند.
4. تضعیف شاکله همبستگی فکری عقیدتی جهان اسلام
یکی از ترفندهای ناتوی فرهنگی این است که آنها اقدام ها و تفکرهای خصمانه وهابیون را به اهل سنت تعمیم می دهند تا ضریب وحدت شیعه و سنی را کمرنگ کنند؛ زیرا زیربنای عقیدتی پیروان اهل سنت و مذاهب فقهی شافعی، مالکی، حنبلی و حنفی با مرامنامه گروه تکفیری وهابیت متفاوت است.
پیروان شافعی، مالکی، حنبلی و حنفی از مذاهب فقهی اهل تسنن هستند، که با مرامنامه تکفیری عقیدتی وهابیون متفاوت است. به عنوان مثال: وهابیون، شیعیان را به عنوان کافر معرفی می کنند، در حالی که پیروان اهل سنت چنین دیدگاهی را نسبت به شیعیان ندارند.
5. احتمال شکل گیری برخی تنش های فرقه ای در استان های مرزی
یکی از تهدیدهای راهبردی، رخنه فرقه ضاله وهابیت این است که می تواند در بازه زمانی برنامه پنجم پتانسیل وقوع برخی تنش های فرقه ای را در استان های سنی نشین جمهوری اسلامی ایران، مانند کردستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان بوجود آورد.
6. افزایش تحرکات ایذایی علیه اتباع ایرانی در پاکستان
گسترش افراط گرایی فرقه ای بویژه آموزه های وهابیت می تواند، تهدیدهایی را برای اتباع ایرانی بوجود آورد که از مصادیق آن می توان به ترور صادق گنجی (مدیر خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در لاهور) در آذر 1369 یا پنج ایرانی در سال 1376 توسط گروه های تندرو وهابی اشاره کرد.
ادامه دارد