دالنود فايل ورد مقاله تخصصي با موضوع
شاه عبد العزیز دهلوی: خلیفه دوم فاطمه زهرا س را تهدید کرد و این کار او خلاف ادب بود!! به لينك زير مراجعه كنيد
خدايا چنان كن سرانجام كار توخوشنود باشي و ما رستگار
جانم فداي رهبر عزيزم جستجو موضوعات
تدبر در قرآن دانشنامه مهدويت رتبه Best blogs کاربران آنلاین
آرشیوها
گالري عكس تقويم ابر کلید واژه #حمایت «#خرید کالای ایرانی» «اثبات حقانيت مذهب تشيع،اثبات حقانيت مذهب تشيع» اربعین «استاد مشاور» «اقتصاد ملی» «امام حسین» «امام حسین علیه السلام» امریکا «اولین بار چه کسی زیارت عاشورا را خواند» بلوغ «تاريخچه بهائيت» «تولید داخلی » «تولید ملی» «جديدترين مطالب علمي ،» «جنس ایرانی» «جنگ بین اعراب» حسین «حمایت از تولید داخلی ،» «حمایت از تولید ملی» «حمایت از کارگر» «حمایت از کالای ایرانی ،» خانواده «دهه محرم» «راهکار جذب طلبه» «رهبر تولید داخلی» «رهبر،کالای ایرانی» رهبری «زندگی بهتر» «زیارت عاشورا» سیاسی صراط «عصر ظهور» غیبت «فرمانده کل قوا» «فشار اقتصادی» محرم «مراسم دانش اموختگی» مشاوره «مصرف کالای ایرانی» مهدی «نقشه منافقین برای محرم» «هدف از فشار اقتصادی در ایران» «ویژگی ظهور» «پاسخ قران به مخالفين» «کارگر ایرانی» «کالای ایرانی» کربلا « سلفی کیست و چه می گوید؟» «وهابیان و تحریف قرآن کریم» فیدهای XML
مطالب با رتبه بالا
خبرنامه دالنود فايل ورد مقاله تخصصي با موضوع
نمایش فایل های پیوست:
نظر دهید »
. آسیب شناسی گسترش فرقه ضاله وهابیت و تأثیر آن بر امنیت اتباع ایرانی در برخی کشورهای همسایه بسیاری از حوزه های علمیه اهل سنت در ایالت پیشاور، سیالکوت، فیصل آباد، جهنگ و پنجاب توسط گروه تروریستی سپاه صحابه اداره می شوند که برای عملیاتی کردن اهداف خصمانه خود «لشگر جهنگوی» را تأسیس و مهمترین اهداف خود را مقابله با آموزه های شیعی انقلاب اسلامی ایران، مبارزه با گروه شیعه تحریک جعفری و حمله به شیعیان و ایرانیان مقیم پاکستان تعریف کرده اند. عربستان سعودی نیز متأثر از آفندهای شیعه هراسی و تأثیرپذیری از گروه های وهابی، اقدام های خشونت آمیزی را علیه شیعیان این کشور، زائرین ایرانی و با بهره گیری از قوه قهریه علیه شاخه زیدیه گروه الحوثی یمن بکار می گیرد. رسانه ها به دلیل اثرگذاری مستقیم بر روند هنجارسازی و فرهنگ سازی از ظرفیت بالایی برای مقابله با فرقه های الحادی برخوردارند. همچنین رسانه ها نقش مهمی را در نهادینه سازی هویت ایرانی اسلامی و بالتبع تقویت انسجام درون سیستمی ایفا می کنند. در این راستا بایسته است متولیان امر با تدوین نظام جامع رسانه ای کشور در مجلس شورای اسلامی، سیاست های زیربنایی و اصولی را برای مدیریت پیشگیرانه آفندهای فرهنگی بویژه رخنه اندیشه های الحادی مانند فرقه ضاله وهابیت اتخاذ کنند. یکی از لازمه های اثربخشی حداکثری سیاست های خرد و کلان نظام برای خنثی سازی پیشگیرانه آفندهای اندیشه ای، توجه به ساختارگرایی در حوزه فرهنگ است. به عنوان مثال تکلیف گرایی نسبت به رهنمودهای مقام معظم رهبری پیرامون تبیین مهندسی فرهنگی کشور گام موءثری برای مقابله با مصادیق تهاجم نرم محسوب می شود، زیرا باعث انسجام بخشی برنامه ای و سیاستی و پرهیز از اتخاذ سیاست های تک بعدی می شود. متولیان امر بایسته است سازوکارهای مقابله با فرقه های ضاله بویژه وهابیت را در ساختار نقشه جامع مهندسی فرهنگی کشور مشخص کنند، که در غیر این صورت به دلیل اتخاذ سیاست های جزیره ای و اقدام های موازی نمی توان راهکاری منسجم برای ریشه کنی تهدیدهای وهابیت تبیین نمود. به عبارتی دیگر رصد، اولویت بندی، تهدیدسنجی و آسیب سنجی پیاده نظام های ناتوی فرهنگی در حوزه اندیشه و تدوین منشور مهندسی فرهنگی، نقش مهمی را در یکپارچه سازی سیاست های جزیره ای، قاعده مند کردن سیاست های اجرایی و ارتقای اثربخشی پدافند نرم افزار ملی برای مقابله با فرقه ضاله وهابیت ایفا می کند. با توجه به نقش مذهب به عنوان یکی از ریشه های وحدت ملی، متولیان امر بایستی تهدیدهای نرم ناشی از فعالیت های تبلیغاتی فرقه های ضاله بویژه وهابیت در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران را در قالب مدیریت استراتژیک امنیت ملی آسیب شناسی کنند. در این راستا یکی از کاستی های مقابله با آسیب های احتمالی گسترش فرقه ضاله وهابیت، فقدان راهبردی منسجم برای مهار آفندهای تبلیغاتی است که با رویکرد اختلاف زایی میان شیعه و سنی در قالب تهاجم نرم سازماندهی می شوند که از مصادیق آن می توان به اقدام تروریستی مورخ 26 مهر 1388 مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران در به شهادت رساندن تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران در تدارک برگزاری همایش وحدت میان عشایر شیعه و سنی در منطقه سرباز استان سیستان و بلوچستان یا به شهادت رساندن برخی علمای سنی کردستان اشاره کرد که این مسئله بیانگر این واقعیت هستند که چگونه تهدیدهای نرم در حوزه اندیشه های الحادی و فرقه های ضاله زمینه تبدیل شدن به تهدیدهای نیمه سخت را دارند. یکی از بایسته های مدیریت استراتژیک امنیت نرم، شناسایی حوزه های جغرافیایی است که بستر رخنه فرقه ضاله وهابیت در آنجا فراهم تر است که برخی مصادیق آن عبارتند از: لبنان: جریان سلفی شام در دمشق توسط «ناصرالدین الالبانی» ظهور کرد. تفکر سلفی در اواخر دهه پنجاه توسط تعدادی از طلاب مراکز دینی عربستان به لبنان راه یافت که مهمترین آنها «شیخ سالم الشهال» و «شیخ عبدالرزاق الزغبنی» بودند. سلفیون، با توسعه حوزه های علوم دینی و مسجد سازی در نواحی فقیرنشین شمال لبنان به تبلیغ عقاید سلفی اقدام می کنند، که آثار آن را می توان به وضوح در شکل گیری فتح الاسلام در اردوگاه نهرالبارد مشاهده کرد که توسط «ابوخالد العلمه» و «شاکر العبیسی» تأسیس شد. العبیسی در سال 1970 وارد سازمان الفتح شد ولی بعدها جزو گروه شورشی علیه عرفات درآمد و در سال 1990 به القاعده پیوست. عراق: یکی دیگر از مناطقی که زمینه رشد تفکرات وهابی در آن فراهم می باشد، کشور عراق است. آسیای میانه: آسیای میانه به دلیل اطلاعات ناکافی مسلمانان، یکی از کانون های نفوذ وهابیت در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران است، که به وضوح می توان آن را در کشورهایی، مانند ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان مشاهده کرد، که بستر شکل گیری برخی سازمان های بنیادگرای فرقه ای را بوجود آورده است. بویژه اینکه مناطقی همانند دره فرغانه که مشترک میان چند کشور است با افزایش گرایش های بنیادگرای سلفی روبرو شده که ضعف تدابیر امنیت مرزی این کشورها با افغانستان انتقال سریع تر بنیادگرایی سلفی به این مناطق را موجب شده است. استان های مرزی جمهوری اسلامی ایران: استان های مرزی جمهوری اسلامی ایران به دلایل وجود موزائیک های قومی فرقه ای، مجاورت سرزمینی با سازمان های تروریستی فرقه گرا و نبود بسته سیاستی فرهنگی، از حوزه های جغرافیایی هستند که در صورت فقدان پاداستراتژی مناسب می توانند در بازه زمانی برنامه پنجم، شاهد شکل گیری رگه هایی از نفوذ فرقه ضاله وهابیت به شمار می روند. جزایر مرزی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس مانند قشم و کیش نیز که بدون تجهیزات ماهواره ای، برنامه رسانه های عربستان و امارات را مشاهده می کنند یکی دیگر از کانون های تهاجم فرقه ضاله وهابیت هستند. . تبیین سند جامع مدیریت دانش پیشگیری از تهدیدهای فرقه ای یکی از سازوکارهای مدیریت نرم افزاری تهدیدهای فرقه ای، تقویت بنیان های مدیریت دانش و توسعه زیربنایی پژوهش های تقنینی و عملیاتی در حوزه تحلیل چیستی، چرایی، آسیب شناسی و نحوه مقابله با آفندهای فرقه ای با حداکثر هم اندیشی میان کانون های علمی و مطالعاتی است. در این راستا روشنگری چهره های شاخص حوزه علمیه قم و شناساندن ابعاد فرقه ضاله وهابیت در سند چشم انداز مطالعاتی حوزه، نقش مهمی را در مقابله با تبلیغ و ترویج فرقه ضاله وهابیت ایفا می کند. رویکرد متولیان امر برای مقابله با آفندهای امنیت ملی در حوزه فرقه های ضاله بایستی از شش مشخصه همسویی با اسناد بالادستی، فرابخشی، کلان نگری، راهبردی، هدف محوری (انسجام فکری) و برنامه محوری (ثبات رویه ای) برخوردار باشد و هر گونه نگاه سطحی برای مهار «آفندهای نرم افزاری چندبعدی» در حوزه اندیشه می تواند ضریب اثربخشی سیاست های مقابله با فرقه های ضاله را کاهش دهد. یکی از لازمه های مدیریت استراتژیک تهدیدهای نرم افزاری ناشی از افراط گرایی فرقه ای، نهادینه سازی پژوهش های قانونگذاری و آینده پژوهی عملیاتی براساس چهار پارامتر: اولویت سنجی، زمان سنجی، امکان سنجی و تهدیدسنجی است. برگزاری هدفمند همایش های منطقه ای با موضوع های فرقه ای، تقویت هم اندیشی و تعامل مثلث حوزه، دانشگاه و ساختارهای حاکمیتی، لحاظ کردن مطالعات قومی فرقه ای در نقشه جامع علمی کشور و ایجاد یا تقویت میز مخصوص مطالعات فرقه ای در وزارتخانه های اطلاعات، کشور، امور خارجه و سپاه پاسداران، نقش مهمی را در مدیریت پیشگیرانه تهدیدهای نرم افزاری ناشی از اندیشه های افراط گرایانه بویژه در شرق جمهوری اسلامی ایران ایفا می کند. آموزه های فرقه ضاله وهابیت در حوزه جنگ اندیشه تعریف می شود. به همین منظور حوزه های علمیه بایستی با گفتمان های فکری غالب بستر شناساندن چهره واقعی این گروه را بوجود آورند. توجه مدیران استراتژیک حوزه های علمیه بویژه حوزه علمیه قم به عنوان یکی از ارکان معماری مهندسی فرهنگی کشور به دورنمای اندیشه های فرقه ای مخرب و اتخاذ تدابیر بازدارنده مناسب در سند چشم انداز حوزه می تواند نقش مهمی را در پیشگیری از تهدیدهای نرم افزاری عقیدتی، واگرایانه فرقه ای و بالتبع تقویت وحدت ملی ایفا کند که تحقق آن مستلزم تعامل مستمر و پویا با شبکه کانون نخبگان حوزه و دانشگاه با هدف تبیین نقشه راه منسجم و استراتژیک در ساختار مدیریت نرم افزاری سند چشم انداز حوزه است. حوزه های علمیه جمهوری اسلامی ایران همسو با نهادهای اطلاعاتی امنیتی نقش محوری را برای مقابله با عقاید انحرافی ایفا می کنند. به همین منظور حوزه علمیه قم بایستی در تبیین سند چشم انداز حوزه، نوع، دامنه و عمق تهدیدهای ناشی از وهابیت در محیط امنیتی ایران را به دقت مورد کنکاش قرار دهد. با توجه به اینکه شیعه هراسی به عنوان یکی از ابزارهای توجیهی وهابیون برای شیعه زدایی و مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده، شایسته است متولیان امر پاداستراتژی منسجمی را برای مهار و خنثی سازی آن مورد توجه قرار دهند که از مصادیق آن می توان به شناسایی دقیق ژئوپلتیک شیعه در عمق استراتژیک خارجی و تهیه اطلس جغرافیایی پراکندگی شیعیان خاورمیانه اشاره کرد. در ساختار تهاجم نرم، مخالفان نظام با رویکرد حداکثر اثربخشی شیعه هراسی آن را توأم با ایران هراسی بکارگیرند. به عبارتی پیاده نظام های ناتوی فرهنگی در حوزه اندیشه با تداعی شائبه برنامه ریزی راهبردی و کلان جمهوری اسلامی ایران برای مدیریت استراتژی جغرافیای سیاسی شیعه در جهت ایجاد و گسترش فضای ناامنی میان کشورهای عرب منطقه برنامه ریزی می کند از لحاظ روانی نوعی فضای نگرانی میان کشورهای منطقه و بالتبع توجیه سرکوب آنان را فراهم کنند. مصداق عینی آن را می توان در همکاری دولت یمن و عربستان برای کشتار شیعیان زیدی یمن مشاهده کرد. در این راستا مخالفان نظام با تبلیغ حمایت نظامی مالی جمهوری اسلامی ایران از گروه الحوثی، برنامه ریزی کرده اقدام خود را در راستای صیانت از امنیت ملی توجیه می کنند. یکی از آفندهای تهاجم نرم در حوزه اندیشه های الحادی که می تواند چالش هایی را برای توسعه مطلوب امنیت نرم در بازه زمانی برنامه پنجم بوجود آورد، افزایش تحرکات مخرب فرقه های ضاله در محیط امنیت داخلی و خارجی است. در این راستا وهابیون امارات و عربستان با سرمایه گذاری بر مدارس مذهبی اهل سنت پاکستان و ترویج تفکرات وهابیت می توانند در آینده زمینه ایجاد و افزایش سازمان های مسلحانه فرقه ای را بوجود آورند که با توجه به پارادوکس عقیدتی سیاسی آنان با حکومت شیعی جمهوری اسلامی ایران می تواند زمینه شکل گیری برخی تهدیدهای نرم در حوزه اندیشه را بوجود آورد، بطوری که یکی از شاخص های امنیت ملی، گسترش تفکرات الحادی و سلفی و ارتباط آن با شکل گیری برخی تحرکات ایذایی است، بطوریکه حمایت های مالی و معنوی برخی کشورهای عرب منطقه از برخی مدارس اهل سنت که با تمرکز بر گسترش آموزه های الحادی وهابیت بنیان گذاشته شده اند، می تواند بستر شکل گیری برخی آفندهای عقیدتی در ساختار تهاجم نرم را بوجود آورد که در صورت نبود بسته های سیاستی منسجم می تواند هزینه های انتظام بخشی پلیس کشور و نهادهای امنیتی را افزایش دهد. به عنوان مثال یکی از ریشه های گستره افزایی تنش های فرقه ای پاکستان؛ نبود نظارت کافی دولت مرکزی بر مدارس مذهبی اهل تسنن و نفوذ اندیشه های وهابی گری در این مدارس است که در صورت نبود راهبرد موءثر می تواند نطفه شکل گیری برخی تهدیدهای عقیدتی را در شرق کشور با رویکرد تفرقه افکنی میان شیعه و سنی بوجود آورد. در این راستا وهابیون عربستان از شهریور 1368 به بهانه کمک های آموزشی و انسان دوستانه به مهاجران افغان در ایالت بلوچستان، مراکز متعددی تحت عنوان «موءسسه الدعوه الاسلامیه»، «اداره الاسراء»، «موءسسه مکه المکرمه الخیریه» و «موءسسه مسلم» را تأسیس کرده و از طریق کمک های مالی، فرهنگ ضد شیعی وهابیت و سیاست های ضد ایرانی خود را تبلیغ می کند. گفتار سوم: بایسته های امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در قبال فرقه ضاله وهابیت به منظور توسعه زیربنایی ظرفیت های امنیت نرم نظام در قبال آفندهای فرقه ضاله وهابیت، بایسته است که ساختارهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران تدابیر زیر را مورد توجه قرار دهند: یکی از ظرفیت های مدیریت استراتژیک امنیت نرم، کاربست مناسب فناوری های نوین برای ارتقای ضرایب انتظامی امنیتی در فضای مجازی است. به عنوان مثال، بخش مهمی از تبلیغات رسانه ای فرقه وهابیت، در فضای مجازی سازماندهی می شود و اتخاذ تدابیر مناسب و تبیین بسته سیاستی منسجم برای مقابله با آفندهای تضعیف کننده وحدت ملی در فضای سایبر می تواند نقش مهمی را در مدیریت پیش رویدادی پیاده نظام های ناتوی فرهنگی در حوزه اندیشه ایفا نماید. دیپلماسی فرهنگی، آن بخش از کارویژه های فرهنگی است که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم بر ضرایب امنیت ملی و یکپارچگی هویتی تأثیرگذارند. با توجه به اینکه، طبق رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب ناتوی فرهنگی دشمن به یکی از آفندهای مهم تهاجم نرم تبدیل شده، بایسته است متولیان امر با تبیین نظام جامع دیپلماسی فرهنگی عمق استراتژیک اقتدار نظام در خارج از کشور را افزایش دهند. در این میان نقش وابسته های فرهنگی سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران بسیار پررنگ است. وابسته های فرهنگی نقش یک فیلتر را در جلوگیری از تهاجم نرم یا شناساندن چهره واقعی سازمان های تروریستی وابسته به فرقه ضاله وهابیت ایفا می کنند. یکی از لازمه های مدیریت استراتژیک امنیت نرم در برنامه پنجم و افق ایران 1404، رصد، اولویت بندی و تهدیدسنجی آفندهای نرم افزاری است که می تواند از جانب برخی سازمان های تروریستی فرقه گرای مستقر در محیط امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بوجود آید. به همین منظور، ساختارهای اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و انتظامی، بایسته است با رویکرد امنیت پژوهی استراتژیک، ضمن آسیب شناسی شطرنجی چینش سازمان های تروریستی فرقه گرا در محیط امنیت خارجی، راهبرد منسجمی را برای مقابله با آسیب های احتمالی تبیین کنند. در این راستا تهیه جدول ریسک آمایش گروه های تروریستی در محیط امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نقش موءثری را در بهینه سازی مدیریت استراتژیک تهدیدات نرم ناشی از سازمان های تروریستی فرقه گرا ایفا می کند. بویژه اینکه جهت گیری و مرامنامه عقیدتی سیاسی اکثر سازمان های تروریستی مستقر در شرق ایران، مبین تأثیرپذیری بالای آنها از بنیان های نظری وهابیت است. به عنوان مثال زیربنای عقیدتی گروهک تروریستی جندالشیطان براساس آموزه های وهابیت و سلفی گری بنیان گذاشته شده و شیوه های عملیاتی آنان همانند سازمان القاعده است. این گروه به عنوان شاخه القاعده در ایران و به رهبری عبدالمالک ریگی در استان بلوچستان پاکستان متمرکز بوده و برای عوام فریبی و مشروعیت بخشی به اقدام های تروریستی، نام جندالله را برای خود برگزیده و در 27 آذر 1385 با ادعای حمایت از مطالبات اهل سنت بلوچستان، نام خود را به «جنبش مقاومت مردمی ایران» تغییر داد. لشگر طیبه و سپاه صحابه نیز دو سازمان تروریستی ضد شیعی و نزدیک به وهابیون هستند، که نگاه سطحی به تحرکات ایذایی آنان می تواند تهدیدهایی را برای اتباع ایرانی مقیم پاکستان بوجود آورد. نکته قابل تأمل، ارتباط میان گروهک تروریستی منافقین (سازمان مجاهدین خلق) با برخی سازمان های تروریستی وهابیون است. در همین رابطه، شاهزاده عربستان سعودی «بندر بن سلطان» که به مدت 20 سال سفیر عربستان در آمریکا بود و به حمایت از گروه های تروریستی القاعده و فتح الاسلام شهرت دارد، در سال 1386 با حضور در کنگره مجاهدین خلق، مبلغ 750 هزار دلار به این گروه تروریستی کمک کرد. در این کنگره که در پادگان اشرف برگزار شد شماری از سران حزب بعث، مأموران اطلاعاتی و شماری از اعضای القاعده و انصار السنت نیز حضور داشتند. نقشه جامع جدول ریسک گروهک های تروریستی دارای تفکرات وهابی گری در محیط امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را می توان بصورت زیر نشان داد: نقشه ریسک سازمان های تروریستی وهابیون واقع در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران نام گروه بنیانگذار کانون تمرکز هدف ابزار مبارزاتی درجه ریسک القاعده اسامه بن لادن استان های مرزی افغانستان و پاکستان (وزیرستان، بلوچستان و سرحدات پیشاور) - حمله به نیروهای آیساف و ایالات متحده در خاورمیانه - مقابله با جنبش های شیعه آدم ربایی، گروگانگیری، انفجار اتومبیل های بمب گذاری شده و عملیات های انتحاری بالا جندالشیطان عبدالمالک ریگی پاکستان (مناطق قبیله ای استان بلوچستان) ادعای حمایت از مطالبات اهل سنت بلوچستان گروگانگیری، عملیات های انتحاری بالا لشگر طیبه حافظ محمد سعید شهر هریدکه حوالی لاهور (مجتمعی پنج هزار نفری با 125 هکتار وسعت) استقلال جامو و کشمیر از هند و پاکستان عملیات های نظامی در کشمیر متوسط سپاه صحابه مولانا حق نواز جهنگوی هند و پاکستان (ایالت پنجاب) - مقابله با آموزه های شیعی انقلاب اسلامی ایران - مبارزه با گروه شیعه تحریک جعفری - حمله به شیعیان و ایرانیان مقیم پاکستان بمبگذاری و عملیات های انتحاری متوسط انصار الاسلام ملا کریکار (نجم الدین فرج احمد) عراق (سه استان کردنشین سلیمانیه، اربیل و دهوک) ایجاد و گسترش قانون شریعت در ناحیه خودمختار کردستان و در نهایت کل عراق - انتشار افکار وهابیت در کردستان ایران و عراق از طریق توزیع کتب و نشریاتی به زبان های کردی، فارسی و عربی - عملیات انتحاری یا انفجار اتومبیل بمب گذاری شده علیه اتحادیه میهنی کردستان و سربازان نیروهای ائتلاف پایین گفتار دوم: پیامدهای گسترش فرقه ضاله وهابیت در محیط امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران مهم ترین پیامدهای امنیتی سیاسی گسترش فرقه ضاله وهابیت از رویکرد امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: نگاه سطحی به دورنمای آسیب های نرم افزاری ناشی از تحرکات وهابیون در ایران می تواند این فرقه ضاله را به گروه فشار یا ابزار جاسوسی برخی کشورهای منطقه تبدیل کند، که بایسته است مورد توجه نهادهای اطلاعاتی امنیتی قرار گیرد، بویژه اینکه، یکی از اهداف راهبردی حامیان این فرقه تأسیس یا نفوذ بر مدارس مذهبی اهل سنت، بویژه در استان های مرزی در جهت ترویج عقاید ضد شیعی است. به عنوان مثال، سازمان اطلاعات و امنیت رژیم صهیونیستی (موساد) با احداث و راه اندازی یک مرکز آموزشی در حوالی شهر چمن افغانستان، نیروهای مخالف جمهوری اسلامی ایران را آموزش می دهند که برخی اعضای آن از وهابیون و سپاه صحابه هستند که دارای اندیشه های افراطی ضد شیعی می باشند. یکی دیگر از تدابیر مدیریت امنیت نرم افزاری در حوزه تهدیدهای فرقه ای، آسیب شناسی گسترش تفکرات وهابیت و تأثیر آن بر شکل گیری سازمان های تروریستی واقع در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران است. جهت گیری و مرامنامه عقیدتی سیاسی اکثر سازمان های تروریستی مستقر در شرق ایران مبین تأثیرپذیری بالای آنها از بنیان های نظری وهابیت است. برخی سازمان های تروریستی ضد شیعی، بویژه در پاکستان، بخش مهمی از نیروهای خود را از «مدارس مذهبی اسلامی»(4) پاکستان و جهادگران سایر کشورها جذب می کند، که براساس «قانون شریعت»(5) توسط لشگر طیبه (جماعة الاسلامیه) پایه گذاری شده اند، که که با گذشت زمان، نقش وهابیون سلفی عربستان و امارات بر این مدارس و نیز نفوذ آنها میان برخی شاخه های القاعده؛ مانند جندالشیطان (گروه تروریستی عبدالمالک ریگی) در حال افزایش است. این مدارس بیشتر در «مناطق قبیله ای» بویژه سه استان وزیرستان، بلوچستان و سرحدات پیشاور متمرکزند و طلاب های خود را بیشتر از ملیت های ازبک، تاجیک، چچن و عرب گزینش می کنند که این افراد در بازگشت به کشورهای خود در آسیای میانه، به سر و جان فرقه ضاله وهابیت تبدیل شوند. وهابیون امارات و عربستان با سرمایه گذاری بر مدارس مذهبی اهل سنت پاکستان و ترویج تفکرات وهابیت می توانند در آینده، زمینه ایجاد و افزایش سازمان های مسلحانه فرقه ای را بوجود آورند، که با توجه به پارادوکس عقیدتی سیاسی آنان با حکومت شیعی جمهوری اسلامی ایران می تواند زمینه شکل گیری برخی تهدیدهای نرم در حوزه اندیشه را فراهم آید. با توجه به نقش مذهب به عنوان یکی از ریشه های وحدت ملی، متولیان امر بایستی تهدیدهای نرم ناشی از فعالیت های تبلیغاتی فرقه های ضاله، بویژه وهابیت در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران را در قالب مدیریت استراتژیک امنیت ملی آسیب شناسی کنند. یکی از ترفندهای ناتوی فرهنگی این است که آنها اقدام ها و تفکرهای خصمانه وهابیون را به اهل سنت تعمیم می دهند تا ضریب وحدت شیعه و سنی را کمرنگ کنند؛ زیرا زیربنای عقیدتی پیروان اهل سنت و مذاهب فقهی شافعی، مالکی، حنبلی و حنفی با مرامنامه گروه تکفیری وهابیت متفاوت است. پیروان شافعی، مالکی، حنبلی و حنفی از مذاهب فقهی اهل تسنن هستند، که با مرامنامه تکفیری عقیدتی وهابیون متفاوت است. به عنوان مثال: وهابیون، شیعیان را به عنوان کافر معرفی می کنند، در حالی که پیروان اهل سنت چنین دیدگاهی را نسبت به شیعیان ندارند. یکی از تهدیدهای راهبردی، رخنه فرقه ضاله وهابیت این است که می تواند در بازه زمانی برنامه پنجم پتانسیل وقوع برخی تنش های فرقه ای را در استان های سنی نشین جمهوری اسلامی ایران، مانند کردستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان بوجود آورد. گسترش افراط گرایی فرقه ای بویژه آموزه های وهابیت می تواند، تهدیدهایی را برای اتباع ایرانی بوجود آورد که از مصادیق آن می توان به ترور صادق گنجی (مدیر خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در لاهور) در آذر 1369 یا پنج ایرانی در سال 1376 توسط گروه های تندرو وهابی اشاره کرد. ادامه دارد مقدمه یکی از کاستی های زیربنایی مقابله موءثر با تهدیدات نرم، نبود برنامه ای مدون و سیاستی منسجم در ساختار حقوق امنیت ملی و برخوردهای مقطعی و سلیقه ای با آفندهای ناتوی فرهنگی است، که پیش زمینه آنها از جنس تهدیدهای نرم به شمار می روند. در این راستا یکی از مهم ترین آفندهای نرم افزاری امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ایجاد و گسترش فرقه های ضاله، همانند فرقه مانند وهابیت و بهائیت است، که مهار آن مستلزم جریان شناسی و ریشه یابی شکل گیری فرقه های ضاله و تبیین بسته سیاستی منسجم برای مقابله موءثر با جریان های انحرافی در حوزه دین و از بین بردن خرافه ها و موهومات است، بطوری که در بند چهار سیاست های کلی برنامه پنجم نیز بر لزوم اجرای آن تأکید شده است. به عبارتی، بررسی دورنمای جنس، نوع و کیفیت تهدیدهای بالقوه و راهبردی فراروی نظام در بازه زمانی برنامه پنجم، بیانگر این است که آفندهای تهاجم نرم در بخش اندیشه های الحادی از پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یکی از تهدیدهای راهبردی و زیربنایی برخوردارند، که مدیریت پیش رویدادی آن مستلزم حداکثرسازی انسجام فکری رویه ای متولیان امر برای تدوین نقشه راهی است که در آن جهت گیری و سیاست های نهادهای مرتبط مشخص شده باشد، در غیر این صورت آفندهای نرم افزاری در حوزه فرقه سازی به یکی از حوزه های چالش محور توسعه پایدار امنیت ملی مبدل خواهد شد. گفتار اول: کاستی های فراروی ریشه کنی بنیادین فرقه های الحادی مهم ترین کاستی های مقابله موءثر با فرقه های الحادی عبارتند از: یکی از موانع فراروی توسعه اثربخشی سیاست های مرتبط با مهار اندیشه های الحادی، نبود بسته سیاستی قومی فرقه ای یکپارچه در راهبرد امنیت ملی است. تبلیغ و ترویج وهابیت در زیرمجموعه ساختار تهاجم نرم، با رویکرد ایجاد تنش های فرقه ای در استان های مرزی، تضعیف یکپارچگی سرزمینی و هویت های ملی سازماندهی می شوند، که در مطالعات امنیت ملی مبتنی بر «راهبرد امنیتی قورباغه» (گرم شدن تدریجی ظرف) و پیاده سازی «دکترین دولت ورشکسته» است، که ارتباط نزدیکی با وقوع بحران های پنجگانه «لوسین پای»(1) دارد؛ زیرا حامیان این نظریه معتقدند: فرقه سازی با رویکرد تنش زایی چندبعدی در کشورهایی که مورد تهاجم براندازی نرم هستند می تواند مقدمه وقوع بحران های «مشارکت، مشروعیت، توزیع، هویت و نفوذ»(2) را بوجود آورد.(3) در مطالعات امنیت ملی، استناد این راهبرد به قورباغه (حیوان دوزیست) به این دلیل است که اگر در حلقه های محاط ایران (استان های مرزی) آتش تنش و فتنه زیاد باشد، کانون تصمیم گیری نیز دچار استحاله و تغییر رفتار خواهد شد، که در قالب راهبرد «تنش از بیرون، تغییر از درون» قابل تعریف است، که به وضوح می توان آن را در برخی تحرکات ایذایی گروهک های تروریستی نزدیک به وهابیت، مانند جندالشیطان، پژاک یا گسترش شیعه هراسی در استان های مرزی مشاهده کرد. نمودار شماره 1 2. وجود سیاست های جزیره ای و نبود یکپارچگی سیاستی برای مقابله با تهدیدهای نرم یکی از شاخصه هایی که می تواند احتمال وقوع بحران هویت، تضعیف وحدت ملی و شکل گیری بحران های امنیت اجتماعی را موجب شود، وجود سیاست های جزیره ای در حوزه مدیریت پیشگیرانه تهدیدهای نرم است. به عبارتی، یکی از خلأهایی که چگونگی رفع آن بایستی در بازه زمانی برنامه پنجم مورد تأکید متولیان امر قرار گیرد، «مهندسی راهبردی امنیت نرم» است، که به مفهوم بررسی روش ها و ابزار واکسینه کردن نظام در برابر آفندهای نرم افزاری است که با هدف بحران سازی اجتماعی سازماندهی می شوند. بحران سازی اجتماعی در قالب تهاجم نرم بیشتر بر قومیت ها، کارگران، دانشجویان، نخبگان، روزنامه نگاران و سرمایه داران متمرکز است، بطوری که دانشجویان، نخبگان و روزنامه نگاران با آفند تبلیغاتی نقض آزادی های مدنی و حقوق بشر؛ کارگران و دهک های متوسط و پایین جامعه از طریق بزرگ نمایی آسیب های اقتصادی و ناامنی شغلی؛ طیف سرمایه داران از طریق فقدان امنیت سرمایه گذاری و سرانجام، گروه های قومی فرقه ای با تبلیغ فقدان آزادی های مذهبی، نگاه تبعیض آمیز حاکمیت به آنها، عدم توجه دولت به توسعه استان های مرزی، تهییج ناسیونالیسم قومی و تبلیغ و ترویج فرقه های ضاله، بویژه وهابیت تحریک می شوند. مدل سازی، هزینه اجرا و پیاده سازی بسته های امنیتی مهندسی فرهنگی در برنامه های پنج ساله را کاهش می دهد، بطوری که دستیابی به الگویی پایدار و بومی (مهندسی معماری امنیت) از پارادایم های (الگوواره ها) غالب و یکی از ملزومات حسن اجرای قوانین بالادستی است که باعث می شود ساختارهای اطلاعاتی، امنیتی و دفاعی با اجتناب از اتخاذ سیاست های تک بعدی و جهت بخشی فکری رویه ای به چارچوب های ذهنی، با ضریب خطای استراتژیک کمتری نسبت به شناسایی، اولویت بندی و طبقه بندی تهدیدها، فرصت ها، آسیب ها و اتخاذ راهکار مناسب اقدام کنند. تقسیم کار مناسب و متناسب میان نهادهای مرتبط، یکی از مزایای مدل سازی برای خلأهای سیاستی است؛ زیرا بهینه سازی تصمیم گیری های استراتژیک، باعث پیشگیری از کاربست مدل آزمون و خطا در حوزه مدیریت نرم افزاری امنیت می شود. ادامه دارد قصه فراماسونری در “قلب یخی” (قسمت اول) گاهی فکر می کنیم تهاجم فرهنگی فقط از جانب غرب امکان پذیر است اما تهاجم می تواند از جانب ما هم باشد. در این سلسله مطالب قصد داریم به بررسی سریال خانگی قلب یخی بپردازیم. هر چند عادت ندارم قبل از اتمام فیلم و یا سریالی اقدام به نقد آن کنم. اما بیان نکاتی در این زمینه نیاز به اتمام سریال نیست. در این مطلب پیرامون چگونگی روند این سریال مطالبی را خدمت شما گرامیان تقدیم می کنم و ان شاء الله در قسمت های بعدی به روند داستان در نمایش نمادها و روش نفوذ فراماسونرها در سریال قلب یخی خواهم پرداخت. قصه فراماسونری در “قلب یخی” ایده ساخت این مجموعه از کجا آمد؟ این سوالی است که شاید پاسخ آن برای مخاطبان قلب یخی جالب باشد. جواب این سوال به شش سال قبل مربوط می شود. آن زمان محمد حسین لطیفی قصد ساخت سریالی به اسم «بار دیگر مادرم» را داشته است که ایده قلب یخی به ذهن حامد عنقا (فیلمنامه نویس سریال «نردبان آسمان» که لطیفی آن را ساخته و رمضان پارسال آن را دیدیم) میرسد. اما به دلایلی همچون پیچیدگی داستان و هزینه بردار بودن، این ایده به اجرا در نمی آید تا این که تصویر دنیای هنر به لطیفی پیشنهاد ساخت اولین سریال خصوصی در شبکه پخش خانگی را میدهد. بدین ترتیب طرح قصه پرورش داده می شود و به مرور شاخه شاخه میشود و قصههای جدیدتر، درامهای معمایی و پیچیده، به طرح اولیه اضافه شده تا در نهایت به هم متصل میشوند. به این ترتیب شاهد هستیم که در قلب یخی چند داستان به طور موازی جلو میرود؛به گونه ای که اکنون با پخش قسمت یازدهم این سریال، حوادثی رخ می دهد که پیچیدگی داستان را دو چندان می کند، به گونه ای که تعریف کردن داستان این مجموعه برای کسانی که مخاطب آن نبوده اند،مشکل است. همین خصلت در این مجموعه نسبتا منحصر به فرد است. چرا که اغلب سریال های ایرانی چنین محتوا و پرداختی ندارند و پیش بینی کردن حوادث را برای مخاطب بسیار آسان می کنند. به همین خاطر به نظر می رسد قلب یخی مجموعه ای متفاوت از سریالهای ایرانی است که تاکنون ساخته شده اند. بهره گیری از ژانر جنایی – اجتماعی با پرداختی مناسب توانسته مخاطبانی را جذب کند. هرچند تاخیر در ارائه این مجموعه به طور هفتگی،موجب ریزش برخی از مخاطبانش می شود اما به طور کلی به نظر می رسد قلب یخی ایده ای تازه و متفاوت از تولید کنندگان سریال در داخل کشور است. این سوالی است که شاید پاسخ آن برای مخاطبان قلب یخی جالب باشد. جواب این سوال به شش سال قبل مربوط می شود. آن زمان محمد حسین لطیفی قصد ساخت سریالی به اسم «بار دیگر مادرم» را داشته است که ایده قلب یخی به ذهن حامد عنقا (فیلمنامه نویس سریال «نردبان آسمان» که لطیفی آن را ساخته و رمضان پارسال آن را دیدیم) میرسد علاوه بر نحوه بازیگری و حضور ستارگان سینمایی در این مجموعه، طرح موضوعاتی جدید نکته ای قابل توجه است. مسئله اینجاست که تمامی حوادث این داستان به گروهی مخوف مربوط است که یک گرداننده و هدایتگر اصلی دارد که همه حوادث در دستان او می چرخد. این گروه مخوف همان فراماسونرها هستند که با اهدافی مشخص،عده ای را به خدمت می گیرند و به اصطلاح در درون لژهایی جای می دهند.هر لژ هم یک رئیس دارد یا فردی که در راس هرم قدرت ایستاده و همه اعضا باید تحت سلطه و فرمان او باشند. اینکه به طور کلی مکتب فراماسونری و تفکرات و عقاید مربوط به پیروان آن چه مختصاتی دارد و از کجا نشات می گیرد بحثی طولانی است که مجال پرداختن بدان در این نوشتار نمی گنجد. آنچه مشخص است اینکه عناصر فکری خاصی در میان پیروان این فرقه وجود دارد. مثلا تفکر اومانیستی از اصلی ترین عقاید فراماسونهاست.اینکه انسان با به دست آوردن پول و قدرت باید زندگی کند و هر چه بهره مادی بیشتر باشد برای او بهتر است. چنین چیزی در قلب یخی به وضوح دیده می شود. به این صورت که فردی که گذشته سختی داشته با عضویت در گروه از لحاظ مالی آنچنان حمایت می شود که مزون خیاطی بزرگی افتتاح می کند که همین مزون تبدیل به مرکزی برای فعالیت و جذب اعضای تازه به درون لژ می باشد. در این مکان با برنامه ریزی و طراحی نقشه های دقیق، دختران جوان با وعده های فریبنده، شروع به فعالیت در مزون می کنند و در نهایت به نوعی قربانی می شوند. قلب یخی اینطور نشان می دهد که مکتب فراماسونری به حدی قدرتمند است که رئیس یک لژ فراماسونری یا فرد رده بالای آنها، با بهره گیری از نفوذ و قدرت خود، بر همه چیز احاطه دارد.همه جا جاسوس دارد و از همه چیز باخبر است. اینکه افراد رده بالای این مکتب، برای دست یابی به هدف بزرگی که دائما از آن سخن می گویند،دست به هر کاری می زنند. به راحتی آدم می کشند،دزدی می کنند و هر جنایتی را مرتکب می شود. در سکانس های مختلف فیلم نشان داده می شود که فردی به نام فرهاد که به نوعی نقش همان رئیس را ایفا می کند،انگشتری در دست دارد که نقش گونیا و پرگار بر آن حک شده است که همان نماد معروف فراماسونری است. علاوه بر نحوه بازیگری و حضور ستارگان سینمایی در این مجموعه، طرح موضوعاتی جدید نکته ای قابل توجه است. مسئله اینجاست که تمامی حوادث این داستان به گروهی مخوف مربوط است که یک گرداننده و هدایتگر اصلی دارد که همه حوادث در دستان او می چرخد قصه قلب یخی حکایت چند جوان جسور است که می خواهند به درون یک لژ فراماسونری راه یابند تا از اهداف و عملکرد آنها آگاه شوند.دغدغه اصلی این جوانان تحصیلکرده این است که با ورود به این عرصه خطرناک و ریسک پذیر،موجبات نجات گروه زیادی از هم نوعان خویش را فراهم آورند. فعالیتها و عملکرد این گروه به خاطر هدف بزرگشان به حدی مخوف است که ناخودآگاه ترس و دلهره را به مخاطب القاء می کند و احساس کنجکاوی زیادی را برای درک ماهیت واقعی فراماسونری در اذهان ایجاد می کند. طبق تحقیقات صورت گرفته در رابطه با ماهیت فراماسونرها، نظریات مختلفی وجود دارد که هر یک از آنها جای بحث و بررسی فراوان دارند اما یک تحقیق جامع در رابطه با این موضوع صورت گرفته که جریان فراماسونری و شکل گیری این مکتب را برای اولین بار به کشور اسکاتلند نسبت می دهند. در این باره دو مورخ ماسون به نام “روبرت توماس” و “کریستفر نایت” معتقدند که لژ اسکاتلند آغاز شروع و شکل گیری فرقه ای است که امروز به نام فراماسونری شهرت یافته و این گروه ۲آرزو را سرلوحه برنامه و هدف اقتصادی و سیاسی خویش،قرار دادند. آرزوی اول بازگشت به بیت المقدس و احیای معبد سلیمان است و آرزوی دوم ایجاد نظم نوین جهانی بر پایه اعتقاداتی که ماهیتی ملحدانه دارند. این جمله ای است که سالهاست بر پشت اسکناس تک دلاری حک شده و این نشان از قدرت نمایی ماسون ها دارد. این نکته در یکی از سکانس های قلب یخی مطرح شد اما چگونگی طرح این موضوع در این فیلم به گونه ای مبهم و گیج کننده بود و دقیقا مشخص نشد که سیر این داستان به چه صورتی است. به هر حال به نظر می رسد برای مخاطبان قلب یخی مهم است که بدانند اهداف فرقه ماسون، چگونه توانسته به جامعه و فرهنگ ما نیز نفوذ پیدا کند و سطح ارتباطات این فرقه در کشور ما با عناصر خارجی این گروه،به چه صورت است؟ این سوالی است که ذهن بسیاری از مخاطبان را مشغول کرده و امیدواریم که در ادامه به این موضوع به طور واضح و روشن پرداخته شود. به طور کلی طرح موضوع قلب یخی و سخن از فرقه فراماسونری برای اولین بار در یک تولید داخلی، موجب شده تا اثری منحصر به فرد و نسبتا جدید در برابر دیدگان مخاطب ایرانی قرار گیرد. هشدار آيتالله مصباح درباره ظهور «بابهاي» جديد در برابر ولايت فقيه خبرگزاري فارس: آيتالله مصباح يزدي با اشاره به تعابيري چون «امام زمان(عج) خود جامعه را اداره ميكند» با بيان اينكه اين سخن به اين معني است كه اگر خود ولي عصر(عج) جامعه را اداره ميكنند، پس نيازي به نائب نيست، نسبت به ايجاد سيد عليمحمد باب ديگري در برابر ولايت فقيه هشدار داد. به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از مركز خبر حوزه آيتالله مصباح يزدي، پيش از ظهر امروز در ديدار اعضاي حزب مؤتلفه اسلامي با اشاره به رواج انحراف فكري جديدي در جامعه و مطرح شدن تعابيري چون «امام زمان(عج) خود جامعه را اداره ميكند»، تصريح كرد: درست است كه در ابتدا اين سخن براي ارادتمندان و علاقهمندان به حضرت بقيهالله(عج) خوش باشد، ولي وقتي به آن فكر ميكنيم، ميتوانيم به آينده خطرناك اين سخن پي ببريم. *سخن از حذف اسلام در كلام يك مقام رسمي پلوراليسمي است كه سايه آن را با تير ميزديم آيتالله مصباح يزدي با اشاره به مخالفتهاي صورت گرفته با چنين تفكراتي پيش از انقلاب، اظهار داشت: امروز يك مقام رسمي كشور، بيايد و مطرح كند كه ديگر دوران تعريف از اسلام و شعار اسلامي گذشته است، پلوراليسمي است كه در گذشته سايه آن را نيز با تير ميزديم. *در برابر انحرافات سكوت نخواهيم كرد وي تأكيد كرد: البته با عنايت خداوند و هوشياري مقام معظم رهبري و بيداري مردم، اين امر اتفاق نميافتد اما دليل هم ندارد كه ما سكوت كنيم و به وظيفه خود عمل نكنيم. آنها قادر به رصد وقايع و جريانات و جبران خسارات نبودند و در اين ميان، گاه خود مبدّل به عامل توسعه و نشر آموزههاي مشكوك و مردود نيز شدند؛ چنان كه طيّ سالهاي اخير، آثار مكتوب جريانات فرقهاي نوظهور از مجاري رسمي گذر كرده و با طيّ مراتب، امكان حضور در شهر و كوي و برزن را يافتهاند. به جرئت ميتوان اعلام داشت: بيش از يكصد ميليون نسخه از اين آثار در ايران توزيع شده است. ابتلا به خورد، خفت، شهوت، دوري گزيدن از ازدواج و قبول مسئوليّت خانوادگي، افزايش طلاق و گسست پيوندهاي خانوادگي، تنها بخشي از عوارض اين رويدادها هستند. 1. از دشمن و دشمني ورزيدن بيوقفهاش غفلت ميورزيم؛ ماهنامه موعود شماره 121 پينوشتها: به كارگيري ابزار نوين رسانهاي (راديو، تلويزيون، ماهواره و اينترنت) و محصولات جديد سمعي و بصري (لوحهاي فشرده) با استفاده از سرمايههاي حاميان صليبي و صهيوني و سرريز اين جريانات فرقهاي، اين امكان را فراهم آورد كه تيراژ و شمارگان بيسابقه، در ميان عموم مردم ساكن شرق اسلامي به گردش درآيد. توزيع رايگان آثار و منشورات، تأسيس هزاران سايت بر روي شبكة جهاني اينترنت، راهاندازي شبكههاي اجتماعي، كليساهاي تلويزيوني و خانگي و تشكيل محافل در خانهها و … بر سرعت دامن گستردن اين جريانات افزوده است. طيّ سي سال اخير، سازمانها و نهادهاي رسمي فرهنگي در كشور، به دلايل مختلف قادر به رديابي و شناسايي خطرهاي تهديدكنندة فرهنگي نبودند؛ بلكه نقش بازدارنده و منفي نيز در اين ميدان ايفا كردهاند. 1. نظام بروكراتيك اداري؛ دايرة المعارف منتشر شدة جريانهاي فرقهاي، در اين فهرست به طور رسمي، قريب به 2000 فرقه را برميشمرد. فرقههاي نوظهور كه در غرب با اسم «ميكستر» (مخلوط كننده)، شناخته ميشوند، دست به پلوراليسم وحشتناكي زدند تا اين گمان به وجود بيايد كه راه دستيابي به معنويّت، دين و آسمان، تنها اسلام و اديان ابراهيمي شرقي نيستند. اين فرقهها با اختلاط و امتزاج آموزههاي بيبنياد برهمنان هندويي، سرخپوستان آمريكاي لاتين، نحلههاي مسيحي، آموزههاي كابالايي يهودي و تجربههاي فرادرماني كه به صدها شاخه تقسيم شدهاند، بشر مبتلاي غربي و ساكنان خودباختة شرقي را مواجه با گسترة بزرگي از جريانات فرقهاي شبه مذهبي و شبه عرفاني كردند. به جز همّت شيطانيِ جريانات ذكر شدة ضدّ اسلام و ضدّ انسان، عوامل ديگري زمينههاي كارگر افتادن دسيسهها را فراهم آوردند كه مهمترين آنها عبارتند از: 1. خستگي انسان غربي از ازدحام تكنيك، تكنولوژي و زندگي كسالتبار مدرن قرن بيستم؛ نبايد از نظر دور داشت كه دلّالگي شيطان براي بسط جداييها و چنددستگيها ميان ابناي بشر، نقش عمدهاي در اين ماجرا داشته است. بر هيچ كس پوشيده نيست كه فرقههايي، همچون اسماعيليه، صوفيه، قاديانيه و حتّي بهائيّت كه در اثر موج بزرگ خيزش اسلامي در ايران در سايه و كنجي خزيده بودند و حتّي هيچ مجالي براي گفتوگو و عرض اندام نيز در خود سراغ نداشتند، سرويسهاي امنيّتي غرب و با شناسايي قبلي، امكان جان گرفتن دوباره و حضور در مجامع بينالمللي را به دست آورند. به اين ترتيب دسيسههاي غرب به آنها حياتي دوباره بخشيد. 1. سكوت و انفعال در برابر غرب، استكبار و ظلم مستكبران صليبي و صهيوني؛ اين سه جريان اصلي و انحرافي را با مشخّصات عمومي زير ميتوان شناسايي كرد: شرح عملكرد و تأثير مستقيم و غيرمستقيم اين سه جريان فرقهاي، طيّ حدود دو قرن اخير، دفتر بزرگي است كه در اين صفحات نميگنجد؛ ليكن ميتوان به استناد همة آنچه كه گذشته و اسناد آن موجود است، نتيجه گرفت كه اينان نقش عمدهاي را در نتايج زير ايفا نمودهاند: 1. سلب حيثيّت معنوي از آموزههاي ديني؛ اين جريانات در پيوند با كانونهاي فساد، به زودي تبديل به آلت دست استعمار و يهود در منطقة خود شدند. طيّ سه دهة اخير، درست در شرايطي كه غرب، افول و پايان تاريخ خود را به تجربه نشست، جمع كثيري از مستضعفان غربي در پي كشف راه رهايي، دست به دامان اسلام زدند و به اعتراف آمار، اسلام رقم اوّل رشد را در ميان همة فرق و مذاهب در جهان به دست آورد، جريان سوم فرقهسازي سر بر آورد. اين جريان نوپا كه از ميان مجامع مخفي ماسوني و سازمانهاي امنيّتي ائتلاف صليب و صهيون (موساد، سيا و ام. آي. سيكس) سر برآورد، با استفاده از شرايط تاريخي ايجاد شده4 و همة امكانات مالي، امنيّتي و اجتماعي غرب، در يك فهرست طولاني، حدود 4000 عنوان فرقه را به خود اختصاص داده است. آخرین نظرات
Sidebar 2 This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets
|